محل تبلیغات شما
امشب تصمیم گرفتم که ازخودم بنویسم ازاینجا من این وبلاگ رو از سال۹۲دارم ینی از۱۵سالگیم یه دختر دانش آموزهنرستانی همون سالی ک تازه لبتاب گرفته بودم تازه از دنیای شلوغ نت سر دراورده بودم (اماامروز که این پست رو میزارم ترم سه کارشناسی معماری ام) بابچه ها تو یجایی ب اسم هستیم چت،چت میکردیم و کلی عشق،حتی تومدرسه تایمایی ک کامپیوترداشتیم میرفتیم چت روم همگی،یهو بیس نفر تو یه چت روم بودیم و ب هم میگفتیم بریم فلانی رو سوژه کنیم تو همون دوران با وبلاگ نویسی

ته نشین های دل دخترشهرآشوب از اینجاآمده...

سومین ولنتاین با هم بودنمون

رو ,تو ,تازه ,ک ,روم ,چت ,چت روم ,روم همگی،یهو ,میرفتیم چت ,کامپیوترداشتیم میرفتیم ,همگی،یهو بیس

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زبان شناخت متن تاريخي